We Need to Talk About Kevin

كارگردان: لین رمزی

فيلمنامه: لین رمزی و روری استوارت کینیر [براساس رمانِ لیونل شریور]

بازيگران: تیلدا سوئینتون، جان سی. رایلی، ازرا میلر و...

محصول: انگلستان و آمریکا، ۲۰۱۱

زبان: انگلیسی، ایتالیایی

مدت: ۱۱۲ دقیقه

گونه: درام، هیجان‌انگیز

بودجه: ۷ میلیون دلار

فروش: ۷ و نیم میلیون دلار

درجه‌بندی: R

جوایز مهم: کاندیدای ۳ جایزه‌ی بفتا

 

طعم سینما - شماره‌ی ۷۸: باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم (We Need to Talk About Kevin)

 

باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم به یک رابطه‌ی بغرنج و غیرنرمالِ مادر و فرزندی -میان ایوا (با بازی تیلدا سوئینتون) و کوین- از همان بدو تولد تا زمانی که پسر، به جوانی تازه‌بالغ (با بازی ازرا میلر) مبدل می‌شود، می‌پردازد؛ رابطه‌ای پردست‌انداز که تبعات جبران‌ناپذیرش از جمع کوچک یک خانواده‌ بسیار فراتر می‌رود... گرچه شاید تکرار مکررات باشد [که هست!]، به این فیلم نیز از ابعادی می‌پردازم که قصه‌اش [به‌قولِ ویکی‌پدیای فارسی!] لوث نشود و به‌خصوص غافلگیری اصلیِ آن از دست نرود. پس با فراغِ بالْ بخوانید!

شروع باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم بی‌شباهت به فیلم‌ترسناک‌ها نیست و کوین هم دستِ‌کمی از خبیث‌ترین کودکانِ سینمای وحشت ندارد! با این تفاوت که در بستن نطفه‌ی کوین، جنابِ شیطان هیچ‌گونه دخالتی -حداقل به‌طور مستقیم!- ندارد. کوین نابغه‌ای هرزرفته است و محروم از نعمت عشق‌ورزیِ مادرانه؛ ایوا حتی تحمل گریه‌های دوران شیرخوارگی‌اش را ندارد. در این میان، فرانکلین (با بازی جان سی. رایلی) نیز حضور دارد؛ یکی از بی‌خاصیت‌ترین پدر‌های تاریخ سینما که انگار هیچ کاری به‌غیر از تیروُکمان خریدن بلد نیست و به‌نظرم هرچه بر سرش می‌آید، حق‌اش است!

بریتانیا، کم فیلمساز کاربلدِ استخوان‌دار معرفی نکرده؛ خانم لین رمزی یکی از مستعدترین‌هایشان است که هنوز جا برای پیشرفت دارد و نسبت‌اش را هم با سینمای مستقل حفظ کرده. او علی‌رغم فیلم‌های انگشت‌شماری که ساخته، به‌عنوان یکی از بهترین کارگردان‌های زن سینما مطرح است و هر فیلم‌اش را می‌توان "یک اتفاق ویژه" به‌حساب آورد. رمزی کارگردان فوق‌العاده باهوشی است که مختصات سینما را خوب می‌شناسد.

از جمله نکات برجسته‌ی باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم، اتکای غیرقابلِ انکارش بر زبان سینما و قدرت تصویر است. فیلم براساس رمانی مشهور و پرفروش ساخته شده اما هیچ خبری از راوی و نریشن نیست و به‌علاوه، شاهد کم‌تر نشانی از کلمات و گفتگو‌ها هستیم؛ باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم دیالوگ چندانی ندارد. این فیلم، یک اقتباس خلاقانه است و خانم رمزی داستان را اصطلاحاً مال خود کرده و از نو برایمان تعریف‌اش می‌کند.

کوین یک فرزند ناخواسته است که ایوای دیوانه‌ی گردشگری و سفر را پای‌بند می‌کند. عدم رضایت قلبی مادر از این اسارت اجباری، بذر انزجاری عظیم را در بندبندِ وجودِ کودک می‌پاشد. این درست، اما آیا مسئله به‌همین سادگی است؟ مطلقاً نه! ناخرسندی ایوا از تولد کوین، فقط جرقه‌ی آغازین را می‌زند؛ فیلم درصدد برجسته ساختن مجموعه‌ی عواملی است که -در ارتباط با موردی حاد نظیر کوین- دست در دست همدیگر، فاجعه را رقم می‌زنند.

ممکن است باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم را با فیل (Elephant) [ساخته‌ی گاس ون‌سنت/ ۲۰۰۳] مقایسه کنند، تارِ مویی که آن‌ها را به هم پیوند می‌زند، نازک‌تر از این حرف‌هاست! باید درباره‌ی کوین حرف بزنیمِ جذابِ پرکشش را چه به آش شله‌قلمکارِ ون‌سنت؟! به‌کار بردن الفاظی نظیر سینما، کارگردان یا نویسنده در ارتباط با چنان معجون بی‌رنگ و بو و مزه‌ای [فیل] معنای چندانی نمی‌تواند داشته باشد. فیل در خوش‌بینانه‌ترین حالت، فیلم کوتاه بی‌محتوایی است که به‌شکلی کسالت‌بار کش آمده! بگذریم.

با گذشت دقایقی از باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم، شاید از خودتان بپرسید چرا ایوا چنین شرایط تحقیرآمیزی را تحمل می‌کند؟ فارغ از هر حادثه‌ای که رخ داده است، مگر نمی‌تواند اقلاً شهر محل سکونت‌اش را تغییر دهد؟ پاسخ این سؤالات را خانم رمزی به‌تدریج طی رفت‌وُبرگشت‌های متعدد زمانی، به‌نحوی می‌دهد که با پوست و گوشت‌تان حس‌اش خواهید کرد! عمیق و تکان‌دهنده... لین رمزی به‌گونه‌ای اطلاعات می‌دهد که مخاطب را کنجکاو و مشتاق نگه می‌دارد.

باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم ساختاری غیرخطی دارد و معمایی است؛ رازِ به این روزِ نزار افتادنِ ایوا، از طریقِ کنار هم چیدن تصویر‌هایی پراکنده از زندگی گذشته‌اش گشوده می‌شود. باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم فیلم بسیار تلخی است ولی خوشبختانه جنبه‌ی آگاهی‌بخشی‌اش مدّنظر نویسنده و کارگردان بوده، از همین‌رو ویران‌کنندگیِ باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم نه‌تنها بیننده را به چاه ویلِ یأسی فلج‌کننده نمی‌اندازد بلکه هشیارش می‌کند.

در باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم بسامد بالای کاربرد تونالیته‌های قرمز جلبِ نظر می‌کند. رنگ قرمز به‌مثابه‌ی المانی مهاجم و تنش‌زا بر سراسر زندگی ایوا سایه افکنده است. حتی لحظات حضور زن در فستیوال گوجه‌فرنگی نیز بیش‌تر چندش‌آور و مشمئزکننده است تا سرخوشانه و شادی‌بخش. این قرمزِ غلیظی که به خواب و بیداری ایوا دویده، ارتباطی مستقیم با کوین دارد و هرچقدر زمان در باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم جلو‌تر می‌رود، دلیل هجوم بی‌رحمانه‌ی این‌همه قرمز هم روشن و روشن‌تر می‌شود.

نقش‌آفرینی تیلدا سوئینتون را بایستی برگِ آس باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم محسوب کرد. خانم سوئینتون که چهره و فیزیکی منحصربه‌فرد بین بازیگران زن تراز اول سینما دارد، از تک‌تکِ اجزای موهبت الهی پیش‌گفته سود می‌برد تا ایوا و پریشان‌احوالی‌هایش و به‌ویژه آن آغوشی که در انتها برای پسر ناخلف می‌گشاید، هیچ‌کدام باورنکردنی و بی‌معنی جلوه نکنند. هر سه انتخاب لین رمزی برای سنین خردسالی، کودکی و بلوغ کوین نیز بی‌نظیرند و بسیار عالی هم ازشان بازی گرفته شده است.

با وجود این‌که روایتِ باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم خطی نیست و به‌جز کوتاهی و بلندیِ موهای خانم سوئینتون، سرنخی در دست نداریم اما فیلم، ثانیه‌ای تماشاگر را گیج نمی‌کند... باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم از آن گروه فیلم‌هاست که پس از تمام شدن، تمام نمی‌شود! با ما می‌ماند و اگر حین تماشایش از موهبت همراهیِ عزیزی بهره برده باشیم، مدام از یکدیگر درباره‌ی چراییِ وقایع تلخ‌اش خواهیم پرسید. نخیر! باید درباره‌ی کوین حرف بزنیم به این راحتی‌ها دست از سرمان برنمی‌دارد.

 

پژمان الماسی‌نیا
پنج‌شنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۳

 

لینک انتشار این نقد، در صفحه‌ای دیگر:
سرور اولسرور دوم
(پس از اتمام بارگذاری، روی تصویر کلیک کنید)

 

 طعم سینما

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:

■ نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"

        

نقدهای پایگاه cinemalover.ir را [بی‌اجازه] هیچ‌کجا منتشر نکنید.