Cat Ballou

كارگردان: الیوت سیلوراستاین

فيلمنامه: والتر نیومن و فرانک پی‌یرسن [براساس رمان روی چنسلر]

بازيگران: جین فاندا، لی ماروین، مایکل کالان و...

محصول: آمریکا، ۱۹۶۵

زبان: انگلیسی

مدت: ۹۶ دقیقه

گونه: کمدی، وسترن

فروش: بیش از ۲۰ میلیون دلار

جوایز مهم: برنده‌ی ۱ اسکار و کاندیدای ۴ اسکار دیگر، ۱۹۶۶

 

■ طعم سینما - شماره‌ی ۱۰۸: کت بالو (Cat Ballou)

 

یکی بود، یکی نبود. سال‌ها پیش، خیلی قبل‌تر از این‌که کار هالیوود در وسترن‌سازی [از نوع کمدی‌اش] به عرضه‌ی فیلم‌های مشمئزکننده و مبتذلی از فماش یک میلیون راه برای مُردن در غرب (A Million Ways to Die in the West) [ساخته‌ی ست مک‌فارلن/ ۲۰۱۴] بکشد؛ دقیقاً ۵۰ سال پیش که سینمای وسترن اجر و قربی داشت، فیلم درجه‌ی یکی ساخته شد به‌نام کت بالو که ۵۰۰ سال دیگر هم بگذرد، کهنه نخواهد شد، قابلِ دیدن است و می‌تواند حال مخاطبان‌اش را حسابی جا بیاورد.

کت بالو حس‌وُحالی کارتونی دارد که کاملاً آگاهانه به فیلم تزریق شده و به‌هیچ‌وجه الابختکی نبوده است؛ در این خصوص، بایستی توجه شما را جلب کنم به همان بای بسم‌الله، یعنی تیتراژ آغازین [که زنِ فانوس‌به‌دستِ آرم آشنای کمپانی کلمبیا پیکچرز ناگهان به یک زن ششلول‌بند تبدیل می‌شود!] و هم‌چنین نحوه‌ی به نمایش درآمدن نام بازیگران و سازندگان فیلم. هنگام دیدن کت بالو این احساس به‌تان دست می‌دهد که در حال تماشای یکی از انیمیشن‌های کلاسیک والت دیزنی هستید! پینوکیو (Pinocchio) [ساخته‌ی مشترک بن شارپستین، همیلتون لوسک و دیگران/ ۱۹۴۰] یا رابین هود (Robin Hood) [ساخته‌ی ولفگانگ ریدرمن/ ۱۹۷۳] مثلاً.

اما برسیم به خلاصه‌ی داستان فیلم: «دختر جوانی به‌نام کاترین بالو (با بازی جین فاندا) به اعدام محکوم شده است. دقایقی قبل از این‌که کت را پای چوبه‌ی دار ببرند، او به‌یاد می‌آورد چندی پیش را که به زادگاه‌اش، وایومینگ بازگشت و متوجه شد جان پدرش، فرانکی بالو (با بازی جان مارلی) در خطر تهدید جدّی از سوی آدمکشی اجیرشده و بی‌رحم به‌اسم تیم استراون (با بازی لی ماروین) قرار گرفته است. کت برای محافظت از پدر، تصمیم می‌گیرد داروُدسته‌ای غیرعادی تشکیل دهد که گلِ سرسبدشان، کید شلینِ دائم‌الخمر (با بازی لی ماروین) است...»

کت بالو تولید شد تا هجویه‌ای باشد برای سینمای وسترن آن‌هم در زمانی که هنوز اکثر خاطره‌سازانِ این ژانر محبوب [اعم از بازیگر و کارگردان] در قید حیات بودند. اگر وسترن‌بینِ حرفه‌ای باشید، حین تماشای کت بالو کم نخواهند بود لحظاتی که [چه از نقطه‌نظر سیر وقوع حوادثِ فیلم و چه به‌لحاظ چگونگیِ اتفاق افتادن‌شان] حال‌وُهوای شماری از مطرح‌ترین فیلم‌های وسترن تاریخ سینما را برایتان زنده کنند. کت بالو حتی با وسترن‌های سینمای صامت هم شوخی می‌کند!

جالب است کت بالو که خودش چنان ارجاعاتی به برترین‌های ژانر وسترن می‌دهد، حالا مبدل به یک منبع ارجاع کلاسیک شده! به‌عنوان مثال، نگاه کنید به انیمیشن اسکاریِ رنگو (Rango) [ساخته‌ی گور وربینسکی/ ۲۰۱۱] که گروه جغدهای نوازنده‌ی راوی‌اش یادآور نت کینگ کول و همکار ماندولین‌نوازش در کت بالو هستند و همین‌طور منقار فلزی شاهین که به‌سرعت تیم استراونِ دماغ‌نقره‌ای را به اذهان علاقه‌مندان سینمای وسترن و طرفداران کت بالو متبادر می‌سازد.

هر زمان صحبت از برجسته‌ترین پارودی‌های ژانر وسترن می‌شود، نامی که در کنار [و اغلب مقدم بر] کت بالو می‌شنویم، زین‌های شعله‌ور (Blazing Saddles) [ساخته‌ی مل بروکس/ ۱۹۷۴] است؛ فیلمی که معتقدم زیادی تحویل گرفته شده و اصلاً شایسته‌ی چنین القابی نیست. از آن‌جا که ابداً قصد ندارم در نوشتاری جداگانه وقت‌ام را حرام این فیلم کنم(!) اجازه‌ بدهید در ادامه، مختصری پیرامون‌اش بنویسم.

زین‌های شعله‌ور هجویه‌ی سینمای وسترن است در دوران افول ژانر مذبور [دهه‌ی ۱۹۷۰] که اگر می‌شد از برخی شوخی‌هایش صرفِ‌نظر کرد، می‌توانستیم آن را مناسب خنداندن مخاطبان خردسال معرفی کنیم! «یک کارگر راه‌آهن سياه‌پوست به‌نام بارت (با بازی کلیون لیتل)، سرکارگر سفيدپوست‌اش را با ضربه‌ی بیل زخمی می‌کند و به اعدام محکوم می‌شود! هدلی لامار (با بازی هاروی کورمن) فردی بانفوذ است که قصد تصاحب زمین‌های راک‌ريج را دارد؛ او برای به آشوب کشاندن شهر، بارت را به‌عنوان کلانتر جدید راک‌ريج انتخاب می‌کند...»

زین‌های شعله‌ور که گاهی مبتذل و تهوع‌آور هم می‌شود، نه بازی‌های درجه‌یکی دارد و نه شوخی‌های بامزه‌ای. شاید زین‌های شعله‌ور در زمان اکران [به گواه سوددهی رؤیایی‌اش] خنده‌دار به‌حساب می‌آمده است؛ اما حالا حتی توان گرفتن لبخندی از تماشاگر امروزی را هم ندارد. تنها قسمت این فیلم که از گزند گذر زمان مصون مانده، ۱۰ دقیقه‌ی پایانی‌اش است؛ یعنی همان زدوُخورد و بلبشویی که به استودیوهای کمپانی برادران وارنر کشیده می‌شود. خلاصه این‌که اگر تلف کردن ۸۰ دقیقه از عمر مبارک برایتان اهمیتی ندارد، زین‌های شعله‌ور را حتماً ببینید!

بازگردیم به فیلم دوست‌داشتنیِ مورد بحث خودمان؛ در کت بالو داستان پرماجرا، جوّ بامزه‌ی مسلط بر سرتاسر اثر، ریتمِ غالباً تند و پلان‌های کوتاه به‌اضافه‌ی تایم [نه کم، نه زیادِ] ۹۶ دقیقه‌ایِ آن دست به دست هم داده‌اند تا کت بالو فیلمی خسته‌کننده نباشد. جین فاندای ۲۸ ساله با ترکیبی از ملاحت و ظرافتی مثال‌زدنی، استحاله‌ی کت از دختر جوان پاستوریزه‌ی ابتدای فیلم [که قرار بود معلم مدرسه باشد] به دختری نترس [که به کاری جز انتقام گرفتن فکر نمی‌کند، دست به اسلحه می‌برد و از دزدیِ قطار و حتی چوبه‌ی دار ابایی ندارد] را به معرض نمایش می‌گذارد.

بخش قابلِ اعتنایی از بار موقعیت‌های کمیک [و جفنگِ] فیلم نیز بر دوش کید شلین، یکی از دو نقشی است که لی ماروین در کت بالو استادانه ایفایش می‌کند. شلین پیش‌ترها هفت‌تیرکشی اسطوره‌ای بوده و برای خودش بروبیایی داشته اما حالا یک الکلیِ تمام‌عیار است که در هپروت سیر می‌کند! نمونه‌ای از موقعیت‌هایی که اشاره کردم، وقتی رقم می‌خورد که کید شلین بی‌توجه به [و درواقع: بی‌خبر از!] محتوای بحثِ جمع و صحبت‌های ردوُبدل شده، متناوباً تکرار می‌کند: «چطوره به افتخارش یه گیلاس بزنیم؟!» (نقل به مضمون) آقای ماروین برای این نقش‌آفرینی از سی‌وُهشتمین مراسم آکادمی، اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد گرفت.

کت بالو در بهترین لحظات‌اش، معجونی کم‌یاب از تلفیق توأمانِ کمدی، هیجان و دیوانه‌بازی است! اوجِ چیزی که درباره‌اش حرف می‌زنم به‌نظرم در آن سکانسِ لبالب از شور و نشاطِ رقص دسته‌جمعی شکل می‌گیرد که به یک دعوا و بزن‌بزن خنده‌دار و شیرتوشیر ختم می‌شود. کت بالو وسترنی شاد و فرح‌بخش است که در دوران ناخوش‌احوالی و بی‌حوصلگی می‌توانیم بدون مراجعه به پزشک، روزی یک نوبت برای درمان قطعیِ خودمان تجویزش کنیم!

 

پژمان الماسی‌نیا
پنج‌شنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۴

 

لینک انتشار این نقد، در صفحه‌ای دیگر:
سرور اولسرور دوم
(پس از اتمام بارگذاری، روی تصویر کلیک کنید)

 

 

برای مطالعه‌ی شماره‌های دیگر، می‌توانید لینک زیر را کلیک کنید:

■ نگاهی به فیلم‌های برتر تاریخ سینما در صفحه‌ی "طعم سینما"

        

نقدهای پایگاه cinemalover.ir را [بی‌اجازه] هیچ‌کجا منتشر نکنید.